...

سوزن ها بدون دلیل به بدنم فرو می روند و من می ترسم که حتی دلیلش را تمنا کنم . آنها فقط زمزمه می کنند که این ها به سود توست و من در دل می گویم ...تان را .
در آخر آنها با نهایت غرور می گویند شفا پیدا کردی و من فریاد میزنم که مگر بیمار بوده ام !!؟؟
آنها فقط می خندند ، می خندند و می خندند ....

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 تیر 1389 ساعت 01:51 http://idn.blogsky.com

neveshtehaton vaghean bad nist moteasefane natonestam hamsho bekhonam vali beheton omidvaram

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد